سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنها تو بودی و دیگر هیچ

                نامت را بر پنجره ی خاک گرفته نوشتم

                                                   بارانی آمد و آن را شست

                                                                    از نامت متنفرم، از باران متنفرم

رد پایت بر شیشه باقیست



سلام
چند وقتی بود حسی برای آپ نداشتم، موضوع داشتم، ولی حس

پنج سال گذشت، الان این وبلاگ پنج سالشه

در واقع میشه گفت تولد پنج سالگیه خودمه، البته توی این دنیا، دنیای مجازی

تولدم مبارک تولد chum مبارک

با خیلی ها توی این پنج سال دوست شدم، با چند نفری هم دشمن، با تک و توک نفر هم قهر که اینجا ازشون عذر می خوام، حالا چه من مقصر باشم، چه نه، منو ببخشن

یه گله ی کوچیک می کنم از اون بچه های قدیمی که گذاشتن رفتن و پشت سرشون رو هم نگاه نکردن، همونایی که بلد نبودن یه عکس بذارن توی وبلاگشون، من کمکشون کردم و بهشون یاد دادم، اون اوایل که وبشون تازه راه افتاده بود لینک من توی پیوندهاشون نفر اول بود، ولی بعد که دوستاشون زیاد شد کم کم لینکم رفت آخر و بعد کلا حذف شدم

منتی ندارم، کمک خواستن، کمکشون کردم، ولی این بی انصافی ها دلمو می سوزونه

جواب اون محبت های من این بود که فراموشم کنین و برین؟

خاطره های زیادی دارم، خوب و بد، تلخ، اما بگذریم

می دونین چرا توی این دوره زمونه استقبال از فضای مجازی زیاد شده؟ چون دنیای حقیقیمون انقدر کثیف و زشت شده که دیگه تحمل بودن توش رو نداریم

سعی کنین این دنیای مجازی کثیف نشه

در حفظ و پاکیزگی دنیامون بکوشیم



یه نظر سنجی توی وبلاگم گذاشتم، خیلی ساله، چندین بار خواستم دلایل گذاشتن اون نظرسنجی رو بنویسم، اما نشد

حالا می نویسم، نظرسنجی اینه:

نظرسنجی

سوالش که واضحه، نظرتون در مورد عشق چیه؟

اونایی که :

1- گزینه ی یک رو انتخاب می کنن، دو دسته ان، دسته اول: اصلا چیزی به اسم عشق رو نمیشناسن، اصلا نمی دونن چیه، تو دیکشنری مغزشون نیست، یعنی سعادت تجربه کردن نداشتن، دسته ی دوم، آدم های رها از دنیا، Free ، آزاد تعطیل، شاسکول، اوشکول، اوسکول، مشنگ، فشنگ

2- گزینه ی دو رو انتخاب می کنن، مثل افراد بالایین، با این تفاوت که ممکنه دچارش بشن، و به یکی از گروه های 3-4-6 بپیوندن، در کل عاقبت خوبی براشون پیش بینی نمیشه

3- گزینه ی سه رو انتخاب می کنن: اینا هم دو دسته ان، کسایی که شکست عشقی خورده اند، (به قول بچه ها پلیسی خوردن)، که این ها یا اصلا عاشق نبودن و فکر کردن عاشقن(همون اوسکول و اوشکول بالایی)، یا به کسی دل بستن که عاشق نبوده و نمی دونسته عشق چیه(...تی که خیلی ها می کنن) در کل این افراد جزء کثیری از جوانان کشور مارو تشکیل میدن، آخرشون یا دستشون رو با سیگار می سوزونن که دیگه به کسی دل نبندن یا خودکشی می کنن و در 75% موارد نجات پیدا می کنن و تارک دنیا میشن، ولی در کل یکی رو مثل خودشون رو پیدا می کنن و به یکی از گروه های 4 و 6 می پیوندن

4- گزینه ی چهار رو انتخاب می کنن: این ها یه درک خیلی ساده از عشق دارن، معمولا افراد بی تجربه ایند، یا بچه ان، یا کم توان ذهنی، دنیاشون ساده است، در مورد بعضی هاشون، بیشترین پیشرفتشون اینه: دور از جون خر به دنیا میان، گاو از دنیا میرن

5-گزینه ی پنج رو انتخاب می کنن: دو دسته اند، دسته ی یکم: افراد مذهبی، کسایی که عشق الهی رو خیلی بیشتر از عشق زمینی قبول دارن، و به درک بالایی از معرفت رسیدن، یه جورایی هم عشق زمینی رو اصلا قبول ندارن، اونو هوس می دونن، دسته ی دوم: افرادی عادی، که عشق زمینی رو خوب درک کردن، و از معشوقشون راضیند و این عشق رو از جانب خدا می بینند، و از زندگیشون راضیند و در شرف رسیدن به دسته ی قبلی هستند (این افراد بسیار معدودند، کمتر از انگشت های پاهای هزار پا)

6-گزینه ی شش رو انتخاب می کنن: این ها افرادی هستند عاقل، ولی ناقص، کسایی که هیچ تعریفی از عشق ندارن، این افراد ممکنه در آینده به یکی از دسته های 1-3-4-5 و یا 7 بپیوندن، در صورت پیوستن به دسته ی سوم یا دچار تشنج میشن یا راهیه سینه ی قبرستون، و در صورت پیوستن به گروه 1  به پارتی ها و ....ک.... پارتی ها و اعتیاد کشیده میشن، و در صورت پیوستن به گروه 7 یا نویسنده میشن یا شاعر

7-گزینه ی هفت رو انتخاب می کنن(از جمله خودم): در دو دسته ی کاملا مخالف هم تقسیم بندی میشن، یکی دسته ی کسایی که اصلا عشق رو به هیچ وجه ممکن قبول ندارن و همه چیز رو بچه بازیه دختران و پسران می دونن، و در مورد عشق آسمانی هم اون رو عشق نمی دونن، بلکه اون رو یه رابطه ی عابد و معبودی می دونن، دسته ی دوم هم شدیدا عشق رو درک کردن و هیچ تعریفی از اون به ذهنشون نرسیده و عشق رو فقط با اعمالشون بازگو می کنن، رابطه شون با خدا هم یه رابطه ی عادیه، البته یه دسته ی دیگه هم می تونه باشه، افرادی که سواد خوندن ندارن و فقط برای اینکه نمی دونستن من چی نوشتم این گزینه رو انتخاب کردن

خوب اگه با این نظرای من موافقت یا مخالفت دارین بگین، ممنون میشم



سوال این آپ:

فرض کنید توی این دنیا از یه شخصی بسیار متنفرید، خیلی، ازش بیزارید، کسیه که بهتون ضربه ی خیلی بزرگی زده، اونقدر ازش متنفرید که حاضرید ده ها بار با دستای خودتون اون شخص رو تیکه پاره کنین و دو باره زنده کنین و تیکه پاره کنین، تا اینجاشو داشته باشین

بعد قیامت میشه، حساب کتاب هارو می کنن و میگن اعمال و خوب و بدت یکسانه، تنها یه راه برای ورود به بهشت داری، اونم اینکه اون شخص رو ببخشی، متوجه میشی که اون شخص تنها به تو بدهکاره، و اگه تو ازش بگذری اون هم میاد داخل بهشت

سوال اینه؟: چیکار می کنی؟ ازش نمی گذری و می فرستیش جهنم و خودت تا ابد توی برزخ می مونی؟ یا اینکه می بخشیش و با هم میرین بهشت؟



ب-ن1: اون متن بالایی توی حموم به ذهنم رسید انقدر تکرارش کردم تا بره تو حافظه ی دائمیم تا فراموشش نکنم، شخص خاصی نیست، از دوستانیکه اسمشون بارانه عذر می خوام

ب-ن 2: در مورد سوال، احتمالا داستانی رو که در این مورده قبلا شنیدین، فقط خواستم بگم که این سوال وقتی تو ذهنم ایجاد شد که اون داستان رو شنیدم


اولین دیدگاه را شما بگذارید

 هیچی   


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ